| شنبه 29 اردیبهشت 1403
رمان ناب | رمان ناب دانلود و خرید رمان های عاشقانه پرطرفدار ❤️
خودکشی,داستان عاشقانه,داستان عبرت آموز,پند آموز,داستان های جالب و خواندنی,عشق های رویایی,طنرنامه,داستان های کوتاه,قصه های عبرت آموز,خاطرات زیبا,دفتر خاطرات,عاشقانه,غمگین,قصه های شب,کودکانه,داستان
صفحه اصلی / رمان / داستان پند آموز

دانلود رمان کیلومتر صفر اثر شیوا بادی بدون سانسور
دانلود رمان خانی و اربابی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم 

نام رمان: #کیلومتر_صفر

ژانر: #عاشقانه #جدید

نویسنده: #شیوا_بادی

خلاصه:

علی، مردی مذهبی و سر به زیره که برای گرفتن حق برادرش دختر دشمنشون رو میدزده ، دختری که تازه از آلمان برگشته و در قید و بندهیچی نیست و حسابی دل از پسرمونن میبره!

مشغول درست کردن ناهار بود که با صدای شکستن ظرف و سپس جیغ بلند همتا خودش را به اتاق رساند. در را باز کرد و با تخت خالی روبرو شد داخل آمد و نگاهش در اتاق گردش کرد: چی شد؟ کجایی؟ خواست بچرخد که تیزی جسمی به دستش ضربه زد و خون از بازویش بیرون ریخت … همتا از پشت در بیرون آمد و نگاه پیروز و مغرورش را به علی دوخت… علی با درد روی زخمش را گرفت نگاه خشمگینش را به همتا دوخت: تف به ذاتت دختر ! همتا که از قبل لباسش را عوض کرده و مانتو و شالش را پوشیده بود به سرعت خواست از اتاق بیرون برود که علی دوید و دستش

رمان کیلومتر صفر شیوا بادی

از روی شالش به موهایش چنگ شد و باعث شد صدای پر درد همتا بلند شود: کجا؟ _ولم كن … ولم كن عوضى. -عوضی خودتو اون عموی بی شرفته … همتا چرخید و نگاهش روی دست سالم علی که به موهایش چنگ شده بود افتاد … در کسری از ثانیه دندان هایش در بازوی سالم على فرو رفت و صدای داد علی بلند شد و باعث شد موهای همتا را رها کند. همتا فرصت را غنیمت شمرد و از اتاق بیرون رفت … پله ها را پایین دوید و به طرف در سالن رفت در دل از خدا خواست در باز باشد و دستگیره را پایین کشید … در باز شد و نفسش را به آسودگی بیرون داد نگاهی به

پشت سرش انداخت و علی را در حال پایین آمد از پله ها دید، به قدم‌هایش سرعت بخشید و به حیاط رفت… حال بهتر میتوانست فضای بزرگ باغ پیش رویش را ببیند از پله ها که پایین آمد، به فاصله ده قدم استخر بزرگی کنارش بود و در انتها حیاط پوشیده از سنگ ریزه و ماشینی که آن شب سوار شده بود و فکر می‌کرد آژانس است! هنوز از کنار استخر نگذشته بود که دست علی مانتو اش را از پشت کشید و باعث شد همتا تعادلش را از دست بدهد و به داخل استخر بیوفتد ! على نفس نفس میزد و به دست و پا زدن دخترک در آب نگاه کرد. یعنی شنا بلد نیست؟ همتا لحظه ای …

  • اشتراک گذاری

دانلود رمان خنیاگر غمگین اثر یگانه اولادی و مینا شوکتی pdf
دانلود رمان 5 کیلومتر تا عشق به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

📚#خنیاگر_غمگین

✍️نویسندگان: #یگانه_اولادی #مینا_شوکتی

✨ژانر: #عاشقانه_ازدواج_اجباری_خیانتی_انتقامی

📑خلاصه:

گویند که بهشت زیر پای مادران است..

اما در قصه ما یک مادر جهنمی وجود دارد که پاکی دخترش را دست آمیز امیال و هوس های خود میکند و در این میان دون ژوانی برای نجات دخترک وارد میشود اورا از مادرش جدا کرده و دخترک را مانند فرزند خود بزرگ میکند اما کی احساساتش به اون مانند معشوق میشود …چه زمانی به خود می آید و میبیند خود نیز به دخترک دل داده اما..ای کاش همه چیز به این آسانی بود

خیانت این واژه سهمگین کمر دخترکمان خرد میکند آیا او کمر راست خواهد کرد بعد این ماجرا ؟

آیا دون ژوان خود را خواهد بخشید ؟

آیا سکانس سناریو ترسناک خیانت معشوقش را فراموش میکند ؟!

  • اشتراک گذاری

دانلود رمان هنوزم همونم اثر زهرا ارجمند نیا
دانلود رمان هنوزم همونم با لینک مستقیم به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم

نام رمان: #هنوزم_همونم

ژانر: #عاشقانه

نویسنده: #زهرا_ارجمند_نیا

خلاصه:

زمان چیز عجیبیست… گذر ثانیه هایی که به آنی متولد میشوندو به آنی میمیرند… قدرت ماورایی دارد… میتواند یک انسان راببرد یکی دیگر را بیاورد… یکی راعاشق کند دیگری را فارق… یکی را بزرگ کند و دیگری را کوچک… میتواند یکی را جوان کند و دیگری را پیر… یکی را… زمان میتواند خیلی چیزهارا عوض کند… اما تو خوب مرا نگاه کن… به چشمانم… به قلبم… و به لرزش دستانم… زمان حریف قدری بود اماتغییرم ندادمن هنوز هم همان آدمم..‌. زیر باران با چترچندرنگ راه میروم… عاشق موسیقی و کافه گردی و قهوه های تلخم… عاشق بوی عطر سردوگس صبر کن حرفهایم تمام نشده… چیزهای دیگری هم با من از گذشته مانده که زمان نتوانست با خودش ببرد..اینجاست… در این چمدان… دربسته نگاه کن چمدانم پر است از عشق چون من هنوز هم عاشقت هستم با شنیدن اسمت دستانم میلرزدو با استشمام عطرت پاهایم زمین میخورد… من هنوز هم همانم به سبکی…

  • اشتراک گذاری

دانلود رمان دست سرنوشت اثر شمسی جلفا pdf
دانلود رمان دست سرنوشت اثر شمسی جلفا نگارش قوی به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان

نام رمان: #دست_سرنوشت

ژانر: #عاشقانه #اجتماعی

نویسنده: #شمسی_جلفا

خلاصه:

ماهان پسری که عاشق دخترخاله‌اش‌ خزان است و از کودکی باهم بزرگ شدند اما پدرومادرش می‌خواهند خزان را عروس برادر بزرگتر کنند در این حال سوءتفاهمی پیش می‌آید که آینده دوبرادر و خزان را دگرگون می‌کند

  • اشتراک گذاری

دانلود رمان پاییز با لینک مستقیم
دانلود رمان پاییز بدون سانسور به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم 

👇👇👇

پریناز دختری زیبا، در مسیر تنهایی و بی‌کسی، وارد راهی میشود که جز تباهی ثمری ندارد روزگار پریناز را بر سر راه تاجری معروف و اصیل‌زاده از تبار قاجار می‌گذارد، فرهاد جهان‌بخش. مردی با ظاهری مقبول و تمایلاتی عجیب که …

📖 نام این اثر:#شاه_خشت

🖋 نگارنده :#پاییز

📝 سبک:#عاشقانه

🗒 برگه :3038

  • اشتراک گذاری

دانلود رمان رفیق روزهای بد با لینک مستقیم
دانلود رمان رفیق روزهای بد از شبنم سعادتی بدون سانسور به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم 

ژانر رمان: عاشقانه

نویسنده : شبنم سعادتی

تعداد صفحات: 1526

خلاصه رمان: هامون و دختری که با او زندگی میکند منتظر تولد فرزندشان هستند، اما جنین به دلائل نامعلومی سقط میشود. هامون که فکر میکند مشکل از هستی است به او دلداری میدهد. اما جواب دکتر هر دو را متحیر میکند، مشکل از خود هامون است و دیگر قادر به بچهدار شدن نیست و این موضوع باعث میشود هستی یک صبح او را برای همیشه ترک کند.

قسمتی از متن رمان رفیق روزهای بد

هامون به واکنش تندم خندید و گفت: امروز تو مغازه با بابام حرف زدم بهش گفتم که دستم خیلی تنگه اونم قبول کرد که بهم سرمایه بده واسه خودم کاری چیزی ردیف کنم فکر نمی کردم به این زودی به چیزی که میخواست برسد پس نقشه اش برای جا زدن ،من، به جای هستی گرفته بود. دستانم را زیر چانه قلاب کردم و کمی در جا پریدم وای هامون خیلی خوشحال شدم. دیگه رفتی که قاتی خرپول ها شی! خندید و گفت:

دیگه تا اون حدم نه بعدش چهره اش فکری شد و گفت یه چیز دیگه هم… چی؟ به صورتم نگاه ه کرد و گفت: گفت به شرطی که تو همین چند روز آینده عقد رسمی كنيد.یک طوری شدم حسی که نمی توانستم اسمی رویش بگذارم نه شبیه خوشحالی بود نه ناراحتی سخت بود که نپرسم میخوای چیکار کنی؟ فعلا باید بریم ،عراق، بعدش یه کاریش میکنم

لحنم بی اختیار دلگیر شد چه کاری مثلا؟ بعد عراق میخوای برگردی تهران و به خانواده ت هم بگی بچه سقط شد و ما به درد هم نخوردیم و جدا شدیم…

و از این حرفا… مقابلم ایستاد و یک دستش را روی میز ناهار خوری گذاشت. چشمان سیاه و کشیدهاش را در صورتم چرخاند و صدایش برخلاف همیشه آرام و خفه به نظر رسید بعد برگشت از عراق شاید بهش بگم بچه سقط شد اما نمی گم ما به درد هم نخوردیم. آدم چطوری دلش می آد در مورد تو اینو بگه؟ گیج شدم انگار همزمان هم چیزی در دلم فرو ریخت و…

دانلود رمان رفیق روزهای بد

  • اشتراک گذاری

دانلود رمان جدید سرمایه دار,دانلود رمان سرمایه دار,دانلود رمان سرمایه دار برای اندروید,دانلود رمان سرمایه دار برای پی دی اف,دانلود رمان سرمایه دار برای گوشی,دانلود رمان سرمایه دار برای موبایل,دانلود رمان سرمایه دار پی دی اف,رمان سرمایه دار برای pdf,رمان سرمایه دار برای اندروید,رمان سرمایه دار برای پی دی اف,رمان سرمایه دار برای گوشی,رمان سرمایه دار برای موبایل

دانلود رمان سرمایه دار با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر

دانلود رمان سرمایه دار با لینک مستقیم

 

 

 

نویسنده : کتی اوانز katyEvans

💜 ژانر : عاشقانه، بزرگسال

💜 خلاصه :

اون پسر، از اول، انقدر ثروتمند وموفق نبود.آریک کریستوس، پسری بود که هوای من رو داشت و مواظبم بود، منو میخواست، و شاید عاشقم هم بود.

اون یه پسرِ ه ات و**** و یه دنده ای بود.اما من اون رو براحتی و به خاطر ترسم، از دست دادم.

  • اشتراک گذاری

تالار رمان جالبترین رمان های ایرانی خواندن آنلاین رمان کلاغ زاده دانلود رمان اجتماعی دانلود رمان ایرانی دانلود رمان عاشقانه دانلود رمان عاشقانه جدید دانلود رمان عاشقانه کلاغ زاده دانلود رمان فوریو دانلود رمان کلاغ زاده pdf دانلود رمان کلاغ زاده از سایت نوول باز دانلود رمان کلاغ زاده از نوشین سلمانوندی دانلود رمان کلاغ زاده برای موبایل و لپ تاپ رمان باز رمان باز تارنمای اختصاصی دانلود رمان رمان جدید رمان عاشقانه جدید 99 رمان عاشقانه کلاغ زاده رمان عاشقانه و اجتماعی رمان فوریو رمان کلاغ زاده اندروید رمان کلاغ زاده ایفون رمان کلاغ زاده فصل اول رمان های نوشین سلمانوندی رمان‌های فارسی برتر سال ۹۹ سایت رمان های در حال تایپ عکسهای رمان کلاغ زاده کانال رمان کلاغ زاده کلاغ زاده موضوع رمان کلاغ زاده نسخه کامل رمان کلاغ زاده نوشین سلمانوندی رمان نویس نوشین سلمانوندی نویسنده رمان

دانلود رمان کلاغ زاده برای پی‌دی‌اف، اندروید، آیفون، جاوا

 

موضوع رمان کلاغ زاده: عاشقانه ، اجتماعی

نویسنده رمان: نوشین سلمانوندی

تعداد صفحات: ۲۸۹

 

رمان کلاغ زاده

 

خلاصه‌‌ی رمان : نارون، همان کلاغ بد شگونی است که به خیالش هر فراز و نشیب زندگی را با قدم هایش بر هم می ریزد…

و اما، شخصی از جنس عشق در قعر سیاهی روزهایش ناجی اش می شود!

ریسمان های در هم پیچیده ای از عشقشان گاه به زندگی اشان استحکام می بخشد و گاهی دیگر لغزش است که این ریسمان ها را رها می کند…

بخشی از متن رمان کلاغ زاده

“ماهور”

مرز عشقمان را جا به جا می کنم و قدم های متزلزل ام را با استوار به سویت برمی دارم.

عشقت در رگ هایم با سرعت می دود و در قلبم جای خوش می کند.

 

بی حواس از پیاده روی خاطراتم عبور می کنی و به آنی بغض گلوگاهم را می فشارد و عطرت در بند بند جانم رسوخ می کند.

میان روح ما دریاها فاصله است!

انگار که من در جهانی دیگر و تو نیز دورتر از جهان من، از دو سیاره ی مخالف…

ستاره هایمان، یکی مسافر شرق و دیگری کوله باری از غرب…

اما در میان رخوت برگ های پاییز، میان برف و بوران زمستان، در میان فصل غریب و دلگیر ناامیدی ها؛ طلوع نگاهت بود که پیچید و ریشه ی خشکیده ی زندگی ام را زنده کرد!

“نارون”

آنگاه که یافتمت، پرده های شرم و حیا را به کناری زدم و به آرامی زمزمه وار با خود تکرار کردم:

– در حصار دستانت باید که بارها مُرد و سپس از نو متولد شد!

من کلاغم!…

همان قدر شوم، همان قدر سیاه بخت و نحس!

به هنگام نیمه شب در میان خواب سنگین اهالی درنده، مانند کلاغی فراری ماه را از…

 دانلود رمان 

  • اشتراک گذاری

خواندن آنلاین رمان پیشم بخند دانلود رمان ایرانی دانلود رمان پیشم بخند pdf دانلود رمان پیشم بخند اختصاصی نوول باز دانلود رمان پیشم بخند از Sama A دانلود رمان پیشم بخند از سما علیزاده دانلود رمان پیشم بخند برای موبایل و تبلت دانلود رمان جدید دانلود رمان عاشقانه دانلود رمان های پربازدید دانلود رمانهای جدید رمان پیشم بخند فصل اول رمان پیشم بخند متن کامل رمان فوریو رمان های سما علیزاده رمانکده سما علیزاده رمان نویس سما علیزاده کاربر نوول باز سما علیزاده نویسنده رمان شخصیت های رمان پیشم بخند قسمت آخر رمان پیشم بخند کانال رمان پیشم بخند لینک های رمان پیشم بخند موضوع رمان پیشم بخند نویسنده رمان در سایت نوول باز نویسنده سما علیزاده

دانلود رمان پیشم بخند برای پی‌دی‌اف، اندروید، آیفون، جاوا

موضوع رمان پیشم بخند: عاشقانه

نویسنده رمان: سما علیزاده

تعداد صفحات: ۸۲۴

 

رمان پیشم بخند

 

خلاصه‌‌ رمان : هان ای شب شوم وحشت انگیز!… تا چند زنی به جانم آتش؟…

یا چشم مرا از جای برکن… یا پرده ز روی خود فروکش…

با یک اتفاق، روال زندگی آن دختر و خانواده اش تغییر کرد. آنها برای فراموش کردن، از کشورشان دور شدند.

اکنون که برگشته اند، باید میزبان تغییرات در زندگیشان باشند…

بخشی از متن رمان پیشم بخند

“پگاه”

اگه با اون شب حساب می کردیم، تقریبا سه شبی می شد که ما (خانواده ی کیانیان) اومده بودیم کرمان.

سال ۱۳۸۲، من شش سال داشتم. اما همه چیز یادمه.

حتی یادمه که اون روز نحس دی ماه بود. تلخ ترین روز زندگی مون، مخصوصا برای مامان و بابا…

 

برادر و یاور همیشگیم (مازیار) هشت سالش بود.

همیشه وقتی دعوامون می شد، پز سنش رو می داد و منو حرصی می کرد.

یادمه یک داداش دیگه هم داشتم (مهرداد)، اون دو ساله بود.

وقتی مادرم شیوا سر مهرداد باردار بود، خواهر بزرگترم (ماهورا) که اون موقع هجده سالش بود، با دامادمون (آراد) ازدواج کرد و حالا هم هشت ماهه که باردار هست.

همه ذوق بچه ی ماهورا رو داشتن. مخصوصا مادر شوهرش که به جز آراد بچه ی دیگر نداشت.

دلیلش هم بیماری قلبیش بود که از چهارده سالگی باهاش دست و پنجه نرم می کرد.

دکترا بهش گفته بودن علاوه بر بارداری، زایمان هم براش خطر داره.

همونطور که گفته بودم ما سه روزه که با ماهورا اینا، برای مسافرت، از تهران اومده بودیم کرمان که بریم خانه پدر و مادر آراد…

آنها در یک روستای کوچک اطراف شهر بم زندگی می کردند.

خانه قدیمی و کاه گلی داشتن و به قول ماهورا خیلی…

دانلود رمان 

  • اشتراک گذاری

دانلود داستان کوتاه تلنگری برای مرگ نودهشتیا

نام داستان: تلنگری برای مرگ

نویسنده: مرضیه علیشاهی کاربر انجمن نودهشتیا

ژانر: اجتماعی

هدف: نشان دادن قصه های واقعی از زندگی های پر فراز و نشیب، بردباری ها و فداکاری های سرشار از رنج و درد های بی شمار است.

مقدمه:

گاهی یواشکی خواب تو را می بینم.

یواشکی نگاهت می کنم.

پنهانی دلم برای نگاه خاصت تنگ می شود.

اما تو دیگر نیستی، بار سفر بسته ای از این دنیا.

و من چقدر هنوز؛ در رخت خوابت تو را نوازش می کنم.

پیشنهاد ما

رمان تیغ گناه | یاسمن رضایی کاربر انجمن نودهشتیا

رمان درستش می‌کنم | کاربر انجمن نودهشتیاMaaRRYYaaM

 

 

بخشی از داستان

خلاصه:

داستان همسری نمونه، پدری مهربان که زندگی ایده عالی را در کنار فرزندانش شروع می کنند. اما اتفاقی نا خوشایندی منجر به دیوانگی هردویشان می شود. آن اتفاق چه بوده که سلسله ی صمیمی خانواده را برهم زد؟ یک عشق قدیمی؟ نه!

اتفاق ناخوشایندی که هیچ گاه آمدنش را خبر نمی دهد و روزی به خاطر یک سهل انگاری ممکن است برای هر یک از ما اتقاق می افتد!

نکته: قابل توجه خواننده های عزیز، این یک داستان کوتاهه نه یک رمان و اینکه داستان واقعیه و هیچ یک از موضوعات بر اساس خلاقیت نیست!

?

آروم چشم‌هام رو باز کردم که با وجود نور زیاد داخل اتاق، مجبور شدم دوباره ببندمشون. به آرومی همون کار رو انجام دادم. با دیدن آرمان که با چشمانی سراسر شور و اشتیاق به من خیره شده بود، لبخند روی لب های خشکم نشست.

متقابلا لبخند گرمی به صورتم پاشید و با خنده گفت:

– دختره مون حالش خوبه عزیزم!

دست سردم رو توی دست های گرم و پر حرارتش گرفت.

قطره اشکی از گوشه‌ی چشمم جاری شد. چقدر منتظرت بودم دخترکم.

بی قرار لب زدم.

– کجاست؟

صدای مامان از کنارم بلند شد.

– می‌آرنش عزیز دلم، نگران نباش. یه نوه‌ی خوشگلی دارم که نگو. چشم‌هاش رنگ چشم های خودت سبزه. جوری با اون چشم‌های جنگلیش بهت خیره می‌شه

  • اشتراک گذاری
مجوز ها
آمار سایت
  • آمار مطالب
  • تعداد مطالب : 1497
  • تعداد نظرات : 4877
  • آمار کاربران
  • افراد آنلاین : 2
  • اعضا آنلاین : 0
  • تعداد اعضا : 5512
  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : 721
  • بازدید دیروز : 493
  • آی پی امروز : 140
  • آی پی دیروز : 140
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,855
  • بازدید ماه : 8,869
  • بازدید سال : 130,626
  • بازدید کلی : 15,481,787
  • اطلاعات شما
  • آی پی : 3.16.41.142
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سیستم عامل :
  • امروز : شنبه 29 اردیبهشت 1403
لینک دوستان
تبلیغات
محل تبلیغات شما
کیفیت سایت را چطور میبینید ؟
درباره سایت
رمان ناب | رمان ناب دانلود رمان های عاشقانه پرطرفدار ❤️
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ناب | رمان ناب دانلود و خرید رمان های عاشقانه پرطرفدار ❤️ " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد